طرح لایه باز فتوشاپ وصیت نامه و زندگی نامه شهید غلام علی نوروز مقدم
زندگی نامه و وصیت نامه بصورت صوتی
طرح لایه باز فتوشاپ وصیت نامه و زندگی نامه شهید غلام علی نوروز مقدم
زندگی نامه و وصیت نامه بصورت صوتی
مادر شهید:
از طرف سپاه دو نفر امدند و خواستند بیایند داخل خانه ما من به شوهرم گفتم که دو نفر امدند تا خبر شهادت یکی از فرزندانمان را بدهند چون هر چهار تا پسرم رفته بودن بعد پدرش گفت تو از کجا میدانی
گفتم میدانم
وقتی که نشستیم بعد از مدتی گفتند که غلامعلی شهید شد
همرزم شهید
با توجه به اینکه 3نفر از برادرانش در جبهه حضور داشتند برای کسب اجازه به والدینش گفت اگر که من برگشتم هم به وظیفم عمل کردم و هم شما، ولی اگر لیاقت شهادت را داشتم وبه لقا الله پیوستم شما اینگونه تصور کنید که شش فرزند داشتید که به امانت در اختیار شما است و یکی از انها را بعنوان خمس مال خود در راه خدا داده اید که با این جملات والدین خود را راضی کرد
همرزم شهید
در حین عملیات کربلای 5 به همراه بقیه رزمندگان به سه راهی مرگدر خاک شلمچه رسید که در انجا با اتش سنگین دشمن روبرو شد در ابتدای ان نقطه مانند حضرت ابالفظل دستش از بدنش جدا شد اندکی جلوتر سرش از بدن جدا شد
پدر شهید
وقتی که اولین شهید محل ما شهید کیانپور را اوردند یک روز پس از دفن او غلامعلی بر سر قبر او حاضر شد وقتی همه رفتند او با شهید خلوت کرد وه به او گفت کار خوبی نکردی که تنها رفتی این را بدان حالا که تنها سفر کردی به من هم الهام شد که چند مدت دیگر من هم به شهادت میرسم و به شما می پیوندم
وقتی صحبت هایش تمام شد و سر قبر بلند شد دید کسی در کنار او ایستاده است از او قول گرفت تا وقتی شهید نشد این ماجرا را برای کسی تعریف نکند